9 ماهگی سامیارجونی
سلام خاله های مهربون و دوست جونی های خودم 16 آبان من 9 ماه شدم خیلی کارها یاد گرفتم و انجام میدم . دندون که دوتا دارم 8 آبان سینه خیز رفتم به سرعت برق و باد 4 آبان مامانی منو برد مهد گلناز و 2 ساعت اونجا بودم اما به هیچ روشی از بغل مربی پایین نیومدم و فقط از دور ذوق میکردم و میخندیدم . 12 آبان هم دوباره رفتم مهد. مامان و بابا منو بردن مهد و بعد خودشون رفتن و 2 ساعت بعد اومدن دنبالم مدل ذوق کردن فوت کردن نیست خودم برای داداشی لوس کردم آخه نقشه داشتم عکس پایین ببینید بله انگشتم به کیک رسید مرسی داداش مهر...